28 مرداد 1389 / 8 رمضان 1431 / 19 آگوست 2010

نهضت ملي ايران با رهبري آيت‏اللَّه سيدابوالقاسم كاشاني و مبارزات قهرمانانه ملت مسلمان ايران در 30 تير 1331 به اوج خود رسيد و نزديك بود طومار استبداد و استعمار را براي هميشه درهم پيچد اما در اين ميان، اتفاقاتي رخ داد كه نهضت مردمي را از مسير اصلي خارج ساخت و به شكست كشاند. پس از روي كار آمدن مجدد دكتر مصدق، او خواهان افزايش اختيارات بود و آيت‏اللَّه كاشاني كه رياست مجلس هفدهم شوراي ملي را برعهده داشت، براي ايجاد اتحاد و جلوگيري از تفرقه، به اين لايحه نخست وزير راي داد. با اين حال، مصدق در صدد منزوي كردن مجلس بود و اختيارات بيشتري مي‏خواست. اين در حالي بود كه آيت‏اللَّه كاشاني معتقد بود كه مجلس، كمال همكاري را با دولت دارد و نيازي به اختيارات بيشتر نيست. از همين زمان، اختلاف نظر در امور مختلف بين دكتر مصدق و آيت‏اللَّه كاشاني آغاز شد و اين اختلاف پس از درخواست تقاضاي تمديد اختيارات نخست‏وزير به مدت يك سال از جانب مصدق، شكلي جدي و گسترده به خود گرفت. مصدق مي‏خواست با اخذ اختيارات وسيع، نقش مجلس را در قانون‏گذاري كمرنگ سازد و خواسته‏هاي خود را به صورت قانون درآورد. اين اختلاف و شكاف در جبهه ملي و مذهبي، باعث شد كه دشمنان با سوء استفاده از اين فرصت درصدد كودتا عليه دولت و حذف مصدق باشند. در اين ميان آيت‏اللَّه كاشاني، بارها در ضمن نامه‏ها و سخنراني‏هاي خود، مصدق را از خطر وقوع كودتا آگاه كرد ولي مصدق، مغرور به قدرت خود و پشتيباني مردم، نصايح دلسوزانه آيت‏اللَّه كاشاني را نشنيده گرفت. سرانجام با خروج شاه از كشور و به وجود آمدن شرايط لازم براي كودتا عليه دكتر مصدق، در حالي كه بيش از سيزده ماه از پيروزي‏هاي چشمگير مردم در قيام 30 تير 1331ش نگذشته بود، اين موفقيت‏ها با كودتاي آمريكايي 28 مرداد 1332 توسط ايادي سلطنت‏طلب به شكست انجاميد و مصدق سرنگون شد. از آن پس عامل كودتا، سپهبد فضل‏اللَّه زاهدي، كه در دولت مصدق سمت وزارت كشور را داشت به قدرت رسيد و پس از مدتي محمدرضا پهلوي به كشور انتخاب مجدد و بار ديگر بر تخت سلطنت تكيه زد. مقدمات كودتايي كه در روز 28 مرداد 1332، به عمر حكومت مصدق خاتمه داد، از ده ماه قبل از آن، در پاييز 1331، فراهم آمده بود و طرح اوليه آن نيز پس از بازگشت چرچيل به مقام نخست‏وزيري انگلستان در مهرماه 1331، تهيه گرديد. اين كودتا با همكاري آمريكا و انگليس در ايران به وقوع پيوست و از آن پس، ايران به طور مستقيم تحت نفوذ رژيم استكباري آمريكا درآمد. پس از اين كودتا، اوضاع ايران آن‏چنان بر وفق مراد آمريكا گرديد كه تا بيست و پنج سال، حكومت ايران مهم‏ترين دست نشانده براي دولت آمريكا بود و آن دولت استكباري بر تمامي جريان‏ها و امور كشور ايران خيمه زد.
نخستين مجلس بررسي و تدوين قانون اساسي جمهوري ايران گشايش يافت. لايحه تشكيل اين مجلس كه دراوايل مرداد ماه همان سال يعني 1358هجري شمسي منتشرشده بود شامل 47ماده و 8 فصل بود. دراين لايحه مقررشده بود كه مجلسي متشكل از73نماينده به بررسي نهايي قانوني و تصويب آن برمبناي شرع مقدس اسلام بپردازد.
دكتر آذراندامي پزشك، محقق و باكتري شناس برجسته ايران روي درنقاب خاك كشيد. او نخستين بانوي ايراني است كه نامش روي حفره اي درسياره زهره به ثبت رسيده است. دكتر اندامي تحصيلات عالي را دردانشگاه تهران دررشته پزشكي ادامه داد و پس ازمدتي كارو تحقيق درانستيتوپاستوردر زمينه باكتري شناسي و عفونتهاي بيمارستاني به نتايج مهمي دست يافت. حاصل اين تحقيقات درنشريات معتبرپزشكي چاپ و منتشرشد و توجه بسياري ازپزشكان و محققان صاحبنظر را جلب كرد. دكتر آذراندامي مدتي هم درپاريس تحصيل كرد و بعد از بازگشت به ايران دوره تخصصي آزمايشگاهي باليني را نيز به پايان رساند. سرانجام دكتر آذراندامي بانوي تلاشگر و پزشك انسان دوست ايراني بعد از عمري تلاش و تحقيق درسال1363هجري شمسي به ديارباقي شتافت اما نامش درتاريخ ايران جاويد است. شايان توجه است كه براي بزرگداشت مقام اين بانوي محقق ايراني علاوه بربرگزاري چندين ويژه با خياباني درشهررشت به نام دكتر آذراندامي نامگذاري شده است.
عمليات نامنظم فتح 8 با رمزيا رسول الله(ص) آغازشد. عمليات فتح8 را نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از قرارگاه رمضان آغازكرد. هدف ازاجراي اين عمليات منهدم كردن تأسيسات نظامي و اقتصادي دشمن و حمايت ازمبارزان عراقي اي بود كه دراين عمليات قواي ايران را ياري كردند.
در فاجعه آتش‏سوزي عمدي سينما ركس آبادان كه از سوي ساواك و عوامل رژيم سفّاك پهلوي جهت بدنام كردن انقلاب اسلامي مردم ايران به وقوع پيوست، 377 نفر به طرزي فجيع كشته شدند. در جريان اين آتش‏سوزي، تماشاگران سينما كه در آن روز، حدود 700 نفر بودند براي فرار از مهلكه به طرف درهاي خروجي روي آوردند، ولي درها را بسته يافتند. انتشار اين خبر و نمايش فيلم‏ها و عكس‏هاي اين فاجعه، افكار عمومي را به شدت جريحه‏دار ساخت. اما رژيم شاه با متهم كردن نيروهاي انقلابي در اين حادثه ضد انساني، قصد داشت تا انقلابيون مسلمان را افرادي متحجّر و مخالف با هُنر و ضد مردم نشان دهد كه در اين هدف خود ناكام ماند و مردم بيشتر حرف مخالفان را كه رژيم را در اين فاجعه متهم مي‏كرد، مي‏پذيرفتند.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و برگزاري اولين انتخابات كه منجر به تعيين نوع حكومت و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران گرديد، بحث درباره تعيين قانون اساسي نظام در محافل مختلف گسترش يافت. اين مرحله از استقرار نظام نيز با تيزبيني و آينده‏نگري حضرت امام خميني(ره) با موفقيت پشت سرگذاشته شد. از اين‏رو، پيش‏نويس قانون اساسي به دستور حضرت امام نگارش يافت و پس از بحث و بررسي پيرامون آن به اطلاع مردم رسيد. هرچند در مسير تصويب قانون اساسي كارشكني‏هايي صورت گرفت، ولي در دوازدهم مرداد سال 1358 انتخابات خبرگان قانون اساسي صورت گرفت و در 28 مرداد آن سال نيز اولين جلسه مجلس خبرگان قانون اساسي با پيام حضرت امام(ره)، آغاز گرديد. سرانجام مجلس خبرگان پس از سه ماه تلاش و فعاليت فوق العاده، كار پر مسؤوليت تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران را در بيست و چهارم آبان 1358در 12 فصل و 175 اصل و با يك مقدمه و مؤخّره تنظيم نمود و در دوازدهم آذر سال 1358 به تصويب نهايي ملت ايران رسيد.
طغرل، سلطان قدرتمند سلجوقيان با براندازي حكومت غزنويان، ايران را در استيلاي خويش قرار داد. او با هجوم به عراق و تصرف بغداد، حكومت شيعي مذهب "آل بويه" را برانداخت و به حمايت خليفه‏ي عباسي پرداخت. طغرل تمام حركت‏هايى را كه از سوي مخالفان خلافت در سراسر حكومت اسلامي برخاسته بود، دفع نمود. وي در اواخر عُمر، بغداد را كه به تصرف خليفه‏ي فاطمي درآمده بود، آزاد ساخت و القائم بامراللَّه، خليفه‏ي عباسي را به قدرت باز گرداند. چون زنِ طغرل در 452 ق درگذشته بود، طغرل دختر خليفه رابه زني خواست. هرچند خليفه از اين امر امتناع كرد ولي سرانجام به اين ازدواج رضايت داد و قرار شد دختر خليفه‏ي عباسي در ذيقعده‏ي سال 455 به عقد طغرل درآيد. ولي اين عقد به عروسي منجر نشد و داماد پير در هفتاد سالگي درگذشت. طغرل در اواخر عمر از بغداد راهي ري بود و در بين راه به بيماري رُعاف (خون دماغ) مبتلا گشت و در هشتم رمضان 455 ق در نزديكي ري درگذشت. جسد وي را به ري برده و در مقبره‏اي كه امروز به برج طغرل معروف است به خاك سپردند.
نجم الدين علي دبيران، معروف به كاتبي از حكيمان و منجمان برجسته‏ي ايراني است. ازنخستين سال‏هاي زندگي او اطلاع چنداني در دست نيست، اما از احوال او معلوم است كه خواجه نصير الدين طوسي از كاتبي درخواست كرد كه او را در كار رصدخانه‏ي مراغه كه از رصدخانه‏هاي مشهور آن زمان بود، ياري كند و اين دانشمند مسلمان، مدت‏ها در آن رصدخانه به فعاليت علمي پرداخت. از كاتبي آثار متعددي در علم حكمت و منطق برجاي مانده است كه از آن جمله مي‏توان به جامِعُ‏الدقايق و حكمةُ العين اشاره كرد.
كشورافغانستان به استقلال رسيد. تا قبل ازاين تاريخ افغانستان 30سال تحتُ‌ الحمايه دولت انگلستان بود زيرا تنها راه انگليس براي حفظ راههاي ارتباطي اش با هند درتصرف داشتن افغانستان بود. دراوايل قرن19ميلادي ميان اين دو كشورجنگهاي متعددي درگرفت كه سرانجام به استقلال افغانستان انجاميد. ازآن به بعد افغانستان با بحرانهاي بسيارروبرو شد و كودتاهاي متعددي دراين كشور روي داد كه هريك به نوعي افغانستان را به سمت سياستهاي انگليس و روسيه سوق داد. گفتني است كه افغانستان درسال1979ميلادي به اشغال ارتش سرخ شوروي درآمد اما مردم مبارز افغانستان 10سال مبارزه كردند و سرانجام نيروهاي اشغالگر را ازسرزمينشان بيرون راندند. درحال حاضر بعد ازسالها درگيريهاي داخلي، دولت اسلامي درافغانستان برسركاراست و تلاش مي كند كه نابسامانيهاي سياسي و اجتماعي اين كشور را سامان دهد.
لودويكو آريْوسْتو، شاعر برجسته ايتاليايى در دوم نوامبر 1474م در منطقه رژيو در ايتاليا به دنيا آمد. وي پس از نيمه كار گذاشتن تحصيلات خود در رشته حقوق، به تحصيل در رشته زبان و ادبيات باستاني گرايش يافت و با قرائت اشعار لاتيني، به زبان لاتين شعر سرود. چيزي نگذشت كه به سبب مرگ پدر و براي تامين هزينه خانواده، منشيِ برخي رجال بزرگ شهر شد. با اين حال، هر چه شهرت ادبيش گسترده‏تر مي‏شد، وضع اجتماعيش نيز بيشتر رونق مي‏يافت. لودوُيكو سالياني فرماندار يكي از ايالت‏هاي ايتاليا شد و توانست تا حد زيادي اوضاع آشفته آنجا را سر و سامان دهد. وي پس از آن شغلي نپذيرفت و زندگي آرامي در پيش گرفت. آريوستو آثار فراواني دارد. اشعار تغزّلي وي كه در دهه سوم زندگي سروده است، شامل بهترين اشعار جواني اوست كه در آنها با صداقت فراوان، عشق‏ها، شادي‏ها و لذتِ زيستن را در منظومه‏هاي بسيار لطيف و زيبا بيان كرده است. با اين حال، آريوستو هجوياتي نيز سروده كه چهره واقعي شاعر، خواست‏ها و رنج‏هاي دروني او را نشان مي‏دهد و سرگذشت هنرمند و انسان و جامعه زمان را با سبكي بسيار گويا و صادقانه بيان مي‏كند. آريوستو پنج كمدي نوشته است و برخلاف سبك نويسندگان آن زمانِ ايتاليا كه ذهنشان پيوسته به استعاره و مجاز كشيده مي‏شد و تنها واقعيت را در وجود قهرمانان ذهني خود مي‏ديدند، وي در كمدي‏هاي خود، به زندگي واقعي نزديك شده و با نكته‏بيني فراوان، اشخاص نمايش را مورد مطالعه قرار داده است. آريوستو در كمدي لنا، با سبكي گويا و پرهيجانْ تصويري از شهري كه در آن مي‏زيسته و فسادي كه در جامعه قرن شانزدهم رواج داشته را پيش چشم مي‏گذارَد. اين اثر، بهترين كمدي آريوستو شناخته شد چرا كه واقع‏بيني موجود در اين نمايش‏نامه، در تئاتر ايتاليا بي‏سابقه بوده است. آريوستو در منظومه معروف رولانِ خشمگين، كه بر زمينه حماسه‏هايى كه در سراسر اروپاي جنوبي رواج داشته، ساخته شده است، با قدرت و تسلطي فراوان، وقايع و نظم داستان را به تسلسل بيان كرده است. در واقع هيچ اثري تا اين حد از تصويرهاي عالم انساني و در عين حال از خيال‏انگيزي و طنز و لطف شعر برخوردار نيست. آريوستو به سبب استادي در هنر و چيرگي نبوغ، با دقت و نازك‏بيني فراوان توانسته است همه جا تعادل را حفظ كند و از هر عنصري به اندازه لازم به كار بَرَد و بنايى از شعري بسيار لطيف و خوش‏آهنگ و عظيم برپا سازد. غناي فكر و لحن رنگارنگ رولان خشمگين همه جلوه‏هاي دوره رُنِسانس ايتاليا را منعكس كرده و گذشت قرن‏ها هرگز از درخشندگي آن نكاسته است. آريوستو سال‏هاي آخر زندگي را به گلكاري و درختكاري در باغ خود و تجديدنظر و اصلاح ديوان اشعارش گذراند تا اينكه در نوزدهم اوت 1533م در59 سالگي درگذشت بي آنكه مقامات عالي رتبه دستگاه حكومتي يا مذهبي ارزش نبوغ او را چنانكه شايسته بود، بشناسند.
در جريان انقلاب كبير فرانسه، يك كميته نجات ملي زمام امور كشور را به دست گرفت و در 19 اوت 1792م دادگاه‏هاي انقلاب فرانسه زيرنظر كميته نجات ملي آغاز به كار كرد. دوران حكومت كميته ملي و دادگاه‏هاي انقلابي، يكي از خون‏بارترين مراحل انقلاب فرانسه است كه به دوران ترور يا وحشت معروف شده است. چرا كه طي نزديك به يك سال و اندي، سي‏صد هزار نفر بازداشت و حداقل هفده هزار نفر اعدام شدند. دادگاه‏هاي انقلابي، الزامي به رعايت مقررات معمول قضايى نداشتند. حق استيناف و فرجام خواهي ازميان رفت و احكام دادگاه‏ها، قطعي و لازم الاجرا شد. دادگاه‏هاي انقلابي پاريس در عرض يك ماه، يك هزار و سي‏صد حكم اعدام صادر مي‏نمودند و دستگاه‏هاي گيوتين در چند نقطه شهر هر روز به طور متوسط سرِ چهل نفر را از تن جدا مي‏كردند. دوران ترور يا وحشت در نهايت در 28 ژوئيه 1794م به پايان رسيد.
جِيمز وات، مخترع و مهندس معروف انگليسي در 28 مارس 1736م درناحيه‏اي در شمال انگلستان به دنيا آمد. وي از ابتدا به مطالعه و تحقيق درباره مسائل علمي علاقه‏مند بود و به ساخت ابزار گوناگون مي‏پرداخت. در اين هنگام، يك مركز علمي، از جِيمز وات خواست تا ماشين نمونه بخار را كه از كار افتاده بود تعمير كرده و به كار اندازد. در حين تعمير اين ماشين، وات به قدرت عظيم بخار پي برد و درصدد برآمد به نحوي مطلوب از اين نيرو در اين ماشين استفاده كند. او با تلاش فراوان، اشكالات ماشين اوليه بخار را برطرف كرد و دستگاه جديدي اختراع نمود كه ماشين بخار را شكل مي‏داد. پس از آن، وات بار ديگر اصلاحات متعددي در ماشين خود ايجاد كرد و تكامل بخشيد. از اين رو، در جهان او به عنوان مخترع ماشين بخار شهرت يافت. وي با تكميل ديگ بخار، خدمت عظيمي به علوم فيزيك و مكانيك نمود و با اختراع كندسور بخار كه به وسيله آن، صرفه‏جويى بسيار زيادي در مصرف سوخت به عمل مي‏آيد، كمك شاياني به استفاده بيشتر از نيروي بخار كرده است. در واقع دستگاه كندسور، يك محفظه انقباض بود كه به وسيله آن، حرارتِ سيلندر تقريباً يكنواخت باقي مي‏ماند. بعدها با استفاده از ماشين بخار، نيروي حركت لوكوموتيوها و كشتي‏ها فراهم شد و تحولي عظيم در صنعت حمل و نقل فراهم گرديد. جِيمز وات سرانجام در 19 اوت 1819م در 83 سالگي درگذشت.
روسيه، قرن بيستم را با آرامش نسبي آغاز كرد ولي اين آرامش ظاهري بود و فعاليت‏هاي زيرزميني بر ضد رژيم تزاري كه در نيمه دوم قرن نوزدهم آغاز شده بود به سرعت رشد مي‏يافت. پس از شكست روسيه از ژاپن، فشار نيروهاي مخالف حكومت افزايش يافت و تزار براي كاستن از ميزان اعتراضات، به توصيه عده‏اي از مشاوران خود، در روز نوزدهم اوت 1905م طي فرماني تشكيل يك مجلس مشورتي به نام دوما را اعلام كرد. اين مجلس كه قدرت قانون‏گزاري نداشت در عين حال كه يك عقب‏نشيني آشكار از طرف تزار در برابر افكار عمومي محسوب مي‏شد براي تامين خواست‏هاي مردم و گروه‏هاي سياسي كافي نبود و در نتيجه نه فقط مشكلي را حل نكرد، بلكه جرأت وجسارت بيشتري به مردم بخشيد تا دست به مبارزه جدي‏تري براي تامين خواست‏هاي خود بزنند. تزار در گام بعد، باز هم امتيازاتي به مخالفان خود داد ولي اين امر هم انقلابيون را راضي نكرد تا اينكه زمينه بركناري و سقوط تزار و سرنگوني پادشاهي در اين كشور فراهم شد.
واسيلي ولاديمير وويچ بارْتولْدْ معروف به ويلْهِلْمْ بارتولْدْ از مستشرقان معروف روسي در 15 نوامبر1869م در سن پترزبورگ روسيه به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در دانشكده زبان‏هاي شرقي دانشگاه زادگاهش به پايان برد و به زبان‏هاي فارسي، عربي و تركي تسلط يافت. بارتولْدْ از 27 سالگي به سمت استاديار اين دانشگاه به تدريس تاريخ ملل مشرق پرداخت و در كنار آن از تحقيق و تحصيل نيز باز نايستاد. او طي اين سال‏ها، مكرراً براي سياحت و مطالعه و تحقيق علمي به تركستان عزيمت كرد و نتايج مطالعات و اكتشافات خود را به صورت كتابي با عنوان تركستان در موقع حمله مغول منتشر ساخت. اين اثر مهم كه براي نخستين بار، در آنْ تمام منابع فارسي و عربي كه با تاريخ روسيه و تركستان ارتباط داشته، مورد آزمايش قرار گرفته بود، به عنوان شاه‏كار بارتولد شناخته شد و بر اثر همين كتاب پرمغز، بارتولد نشان‏هاي علمي متعدد و شهرت فراواني به دست آورد. بارتولد به مكتب قديم شرق شناسان روسي تعلق دارد و از منظر دانشمندان و خاورشناسان جديد آن كشور به تاريخ نمي‏نگريست بلكه همواره در تجزيه و تحليل تاريخ به مسائل اجتماعي و اقتصادي و وضع مردم توجه داشت. بارتولد در سال 1912م مجله جهان اسلام را تأسيس كرد و در آن مقاله‏هاي انتقادي مي‏نوشت. انتقادات او گرچه گاه گاهي شديد بود، ولي در آنها جانب عدل و انصاف را رها نمي‏كرد. بارتولد نخستين كسي است كه در تدوين تاريخ اقوام سرزمين‏هاي آسياي ميانه از مآخذ و متون اصيل استفاده كرده است. اين خاورشناس بزرگ، بر اثر تبحر و آشنايى عميق با زبان‏هاي شرقي و استعداد عجيبي كه در تجزيه و تحليل متون و طرح مسائل جديد تاريخي داشته، تعداد چهارصد كتاب و رساله و مقاله در تاريخ و جغرافيا و فرهنگ و تمدن و مذاهب ملل مشرقِ نزديك و ميانه تاليف كرده كه بيش از 20 اثر آن درباره اسلام و ايران است. تاليفات وي در اسلام‏شناسي مبتني بر اسناد و مدارك معتبر مي‏باشد و براي نگارش آنها، تمام كتاب‏هايي را كه حاوي تاريخ اسلام بوده، بررسي كرده است. اين خاورشناس شهير روسي سرانجام در نوزدهم اوت 1930م در 61 سالگي درگذشت و در زادگاهش به خاك سپرده شد.
صبري النبا معروف به ابونضال از شخصيت‏هاي معروف فلسطيني، در ماه مه 1937م در حيفا در فلسطين به دنيا آمد. خانواده وي به هنگام اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي در سال 1948م از حيفا گريختند و پس از سكونت در نابلس، تحت حمايت اردن قرار گرفتند. ابونضال در 18 سالگي به ملي گرايان افراطي حزب بعث پيوست و در اواخر دهه 1950م راهي عربستان گرديد. در دهه‏هاي 1950 و 1960م گروه‏هاي فلسطيني مختلفي در شيخ‏نشين‏هاي حاشيه جنوبي خليج فارس به وجود آمدند. ابونضال نيز به دليل تشكيل يك سازمان مخفي فلسطيني، در سال 1967م از عربستان اخراج شد و در اردن به جنبش چريكي فتح كه به تازگي توسط ياسر عرفات شكل گرفته بود، پيوست. وي در سال 1969م به عنوان نماينده جنبش آزادي بخش فلسطين موسوم به ساف، راهي خارطوم پايتخت سودان شد و در ژوئيه 1970م با همان سمت به بغداد رفت. ابونضال در عراق جذب شبكه جاسوسي اين كشور شد و به صورت يكي از عوامل اطلاعاتي حزب بعث عراق درآمد. او در سال 1983م تحت الحمايه رژيم بعث سوريه قرار گرفت و در سال 1985م، ستاد عملياتي خود را از سوريه به ليبي انتقال داد. با انشعاب ابونضال از سازمان ساف، وي در مخالفت با عرفات، به ترور چندين تن از شخصيت‏هاي مشهور جنبش فتح در نقاط مختلف جهان مبادرت ورزيد. به طور كلي، ابونضال و گروه چريكي تحت فرمان او، داراي سوابق زيادي در ترور سياست‏مداران اردني و شخصيت‏هاي معروف فلسطيني هستند. افراد او در هواپيما ربايي، كشتي ربايي، انفجار و تهديد منافع دولت‏هاي مخالف ليبي نيز نقش عمده‏اي داشتند. از اين رو، مورد حمايت رهبران ليبي قرار گرفتند و از جانب آنان تجهيز مي‏شدند. ابونضال روزهاي آخر عمر را در عراق گذراند تا اينكه در نوزدهم اوت 2002م جسد وي در يكي از هتل‏هاي بغداد پيدا شد. وي به هنگام مرگ 65 سال داشت.